Every thing [U] nEed {هر چيزي كه تو بخواي} |
|||
21 اسفند 1398برچسب:گفتگو با خدا,ریتا استریکلند,گفتگو با خدا نوشته ریتا استریکلند,, :: 20:51 :: نويسنده :
Interview with god گفتگو با خدا
I dreamed I had an Interview with god خواب ديدم در خواب با خدا گفتگويي داشتم .
So you would like to Interview me? "God asked." خدا گفت : پس ميخواهي با من گفتگو کني ؟
If you have the time "I said" گفتم : اگر وقت داشته باشيد .
God smiled خدا لبخند زد
My time is eternity وقت من ابدي است .
What questions do you have in mind for me? چه سوالاتي در ذهن داري که ميخواهي بپرسي ؟
What surprises you most about humankind? چه چيز بيش از همه شما را در مورد انسان متعجب مي کند ؟
Go answered …. خدا پاسخ داد ...
That they get bored with childhood. اين که آنها از بودن در دوران کودکي ملول مي شوند .
They rush to grow up and then long to be children again. عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکي را مي خورند .
That they lose their health to make money اين که سلامتي شان را صرف به دست آوردن پول مي کنند.
And then lose their money to restore their health. و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتي ميکنند .
By thinking anxiously about the future. That اين که با نگراني نسبت به آينده فکر ميکنند .
They forget the present. زمان حال فراموش شان مي شود .
Such that they live in neither the present nor the future. آنچنان که ديگر نه در آينده زندگي ميکنند و نه در حال .
That they live as if they will never die. اين که چنان زندگي ميکنند که گويي هرگز نخواهند مرد .
And die as if they had never lived. و آنچنان ميميرند که گويي هرگز زنده نبوده اند .
God's hand took mine and we were silent for a while. خداوند دست هاي مرا در دست گرفت و مدتي هر دو ساکت مانديم .
And then I asked … بعد پرسيدم ...
As the creator of people what are some of life's lessons you want them to learn? به عنوان خالق انسان ها ، ميخواهيد آنها چه درس هايي اززندگي را ياد بگيرند ؟
God replied with a smile. خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .
To learn they cannot make anyone love them. ياد بگيرند که نمي توان ديگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .
What they can do is let themselves be loved. اما مي توان محبوب ديگران شد .
To learn that it is not good to compare themselves to others. ياد بگيرند که خوب نيست خود را با ديگران مقايسه کنند .
To learn that a rich person is not one who has the most. ياد بگيرند که ثروتمند کسي نيست که دارايي بيشتري دارد .
But is one who needs the least. بلکه کسي است که نياز کم تري دارد
To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love. ياد بگيرن که ظرف چند ثانيه مي توانيم زخمي عميق در دل کساني که دوست شان داريم ايجاد کنيم .
And it takes many years to heal them. و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التيام يابد .
To learn to forgive by practicing forgiveness. با بخشيدن ، بخشش ياد بگيرن .
To learn that there are persons who love them dearly. ياد بگيرند کساني هستند که آنها را عميقا دوست دارند .
But simply do not know how to express or show their feelings. اما بلد نيستند احساس شان را ابراز کنند يا نشان دهند .
To learn that two people can look at the same thing and see it differently. ياد بگيرن که ميشود دو نفر به يک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببينند .
To learn that it is not always enough that they are forgiven by others. ياد بگيرن که هميشه کافي نيست ديگران آنها را ببخشند .
They must forgive themselves. بلکه خودشان هم بايد خود را ببخشند .
And to learn that I am here. و ياد بگيرن که من اينجا هستم .
Always هميشه
صفحه قبل 1 صفحه بعد آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |